تحریریه لین

نویسنده

فهرست محتوا

KPI چیست؟ راهنمای کامل شاخص‌های کلیدی عملکرد + روش محاسبه

امروزه شاخص های کلیدی عملکرد، نقش مهمی در سازمان‌های بالغ ایفا می‌کنند. در یک سازمان بالغ، دیگر براساس مشاهدات نیست که عملکرد افراد سنجیده می‌شود، بلکه اعداد هستند که این سنجش را انجام می‌دهند. اگر با وجود استفاده از اعداد برای سنجش عملکرد افراد، هنوز هم دقیق نمی‌دانید که  kpi چیست یا چطور باید آن را محاسبه کنید، در این مقاله همراه ما باشید تا با این روش سنجش کاملا آشنا و روش‌های محاسبه آن را بیاموزید. KPI چیست؟ تعریف شاخص کلیدی عملکرد به زبان ساده

کلمه سه حرفی KPI مخفف عبارت Key Performance Indicator به معنی شاخص کلیدی عملکرد است. به زبان ساده، KPI یک ابزار اندازه‌گیری است که نشان می‌دهد آیا یک فرد، تیم یا سازمان به اهداف مورد نظر خود رسیده است یا نه. در واقع ساده‌ترین پاسخ به سوال  kpi چیست، آن است که KPI معیاری مشخص و قابل اندازه‌گیری برای سنجش موفقیت در رسیدن به یک هدف خاص است.

 یک مثال آشنا و البته ساده از KPI در تیم فروش است، شاخص کلیدی عملکرد افراد یک تیم فروش، رسیدن به تعداد خاصی از فروش به‌صورت روزانه، هفتگی یا ماهانه می‌باشد. تعداد فروش به راحتی شمارش و اندازه‌گیری است و می‌توان میزان موفقیت آن تیم را با اعداد دقیق به تصویر کشید. 

شاخص کلیدی عملکرد

چرا KPI در مدیریت کسب‌وکار حیاتی است؟

در دنیای پر رقابت امروز، هیچ کسب‌وکاری نمی‌تواند تنها با حدس و گمان پیش برود. شاخص های کلیدی عملکرد (KPI) به مدیران کمک می‌کنند تا تصمیم‌های دقیق‌تر، هدف‌مندتر و بر اساس داده بگیرند. استفاده از شاخص کلیدی عملکرد (KPI)،  نه‌تنها وضعیت کنونی سازمان را نشان می‌دهد، بلکه امکان برنامه‌ریزی برای آینده را نیز فراهم می‌کند. حال که تا حدودی جواب سوال  kpi چیست را گرفته‌ایم، وقت آن رسیده که به دلایل اهمیت شاخص کلیدی عملکرد در مدیریت کسب‌وکار بپردازیم. 

  •  تمرکز سازمان بر هدف مشخص

بدون شاخص‌های مشخص، تمرکز روی اهداف استراتژیک دشوار می‌شود. KPI ها مانند چراغ راه عمل می‌کنند و به همه اعضای سازمان نشان می‌دهند که در مسیر درست قرار دارند یا نیاز به اصلاح دارند. با تعیین KPI های دقیق، هر بخش از سازمان وظیفه و مسیر خود را بهتر می‌شناسد و سردرگمی از بین می‌رود.

  • سنجش عملکرد واقعی و قابل اندازه‌گیری

شاخص های کلیدی عملکرد، برای دریافت اطلاعات دقیق و کمی کاربرد دارند. مدیران یک سازمان می‌توانند به کمک این شاخص‌ها، به جای قضاوت‌های ذهنی، با استفاده از اعداد واقعی میزان موفقیت یک استراتژی یا یک پروژه را بسنجند. این سنجش، مبنایی برای تصمیم‌گیری آگاهانه، تخصیص منابع و هم‌چنین پاداش‌دهی منصفانه به همکاران خواهد بود.

  • ایجاد انگیزه و شفافیت در تیم‌ها

وقتی همکاران یک سازمان، بدانند بر اساس چه شاخص‌هایی ارزیابی می‌شوند، عملکرد خود را با هدف مشخص هماهنگ می‌کنند. KPI ها باعث شفافیت در انتظارات می‌شوند و انگیزه فردی و تیمی را افزایش می‌دهند. این شاخص‌ها به تیم‌ها کمک می‌کنند تا موفقیت را تعریف‌پذیر، قابل‌لمس و قابل‌دستیابی بدانند.

شاخص های کلیدی عملکرد

تفاوت kpi و okr

اصلی‌ترین تفاوت kpi و okr ، در فلسفه و رویکرد آنها است. در حالی که KPI روی اندازه‌گیری عملکرد جاری تمرکز دارد، OKR (Objectives and Key Results) یا اهداف و نتایج کلیدی بیشتر به هدف‌گذاری بلندمدت و رشد توجه دارد. در واقع برای درک این تفاوت، لازم است بدانید okr چیست . KPI معمولا عددی است، اما OKR می‌تواند چالشی، بلندپروازانه و در برخی مواقع، کیفی باشد.

برای آنکه با تفاوت kpi و okr بهتر آشنا شوید، جدول زیر کمک‌کننده خواهد بود:

KPIOKR
هدفاندازه‌گیری عملکرد فعلیتعیین هدف و مسیر رشد
ساختارعددی و ثابتترکیبی از هدف کیفی و نتایج عددی
بازه زمانیمعمولا دوره‌ای (ماهانه یا سه‌ماهه)اغلب فصلی یا سالانه
تمرکزپایداری و بهره‌ورینوآوری و پیشرفت

انواع KPI بر اساس حوزه کاربرد

باید بدانید که انواع KPI می‌تواند بسته به نوع سازمان یا واحدی که در آن شاخص کلیدی عملکرد تعریف می‌شود، متفاوت است. هر واحد یا دپارتمان برای سنجش موفقیت خود، نیاز به شاخص‌هایی دارد که متناسب با ماهیت فعالیت آن باشد. در ادامه، برخی از رایج‌ترین انواع KPI را بر اساس حوزه‌های مختلف بررسی می‌کنیم.

KPI در بازاریابی 

یکی از انواع kpi که برای عموم سازمان‌ها می‌باشد، شاخص کلیدی عملکرد در بازاریابی است. در بازاریابی، شاخص های کلیدی عملکرد، نقش حیاتی در تحلیل اثربخشی کمپین‌ها و تعیین بازگشت سرمایه (ROI) دارند. برخی از مهم‌ترین شاخص‌ها عبارت‌اند از:

  • نرخ تبدیل (Conversion Rate): درصدی از بازدیدکنندگان که به مشتری یا خریدار تبدیل می‌شوند. این شاخص نشان می‌دهد تلاش‌های بازاریابی چقدر موثر بوده‌اند.
  • CAC (Customer Acquisition Cost): هزینه جذب هر مشتری جدید. اگر این عدد خیلی بالا باشد، نشان‌دهنده ناکارآمدی در فرایند جذب مشتری است.
  • LTV (Customer Lifetime Value): ارزش طول عمر مشتری، یعنی پیش‌بینی درآمدی که هر مشتری در طول ارتباطش با برند ایجاد می‌کند.

البته اگر می‌خواهید برای واحد مارکتینگ خود KPI تعریف کنید، ابتدا باید به درستی بدانید که دیجیتال مارکتینگ چیست و دامنه وظایف آن کجاست. با این روش است که می‌توانید شاخص های کلیدی عملکرد واحد مارکتینگ و دیجیتال مارکتینگ را از یکدیگر جدا کرده و به درستی تعریف کنید. 

 انواع kpi

KPI در فروش

واحد فروش برای پایش روند پیشرفت در رسیدن به اهداف درآمدی خود، از شاخص‌هایی استفاده می‌کند که عملکرد تیم و میزان بهره‌وری فروش را نشان می‌دهند. انواع kpi مرتبط با تیم فروش عبارت است از:

  • تعداد سرنخ (Leads): تعداد مشتریان بالقوه‌ای که وارد قیف فروش شده‌اند. افزایش این عدد می‌تواند نشان‌دهنده عملکرد مناسب بازاریابی یا تیم فروش باشد.
  • نرخ بستن فروش (Close Rate): درصدی از سرنخ‌ها که به مشتری واقعی تبدیل می‌شوند. این شاخص توانمندی تیم فروش در تبدیل فرصت‌ها را نشان می‌دهد.
  • میانگین ارزش سفارش (Average Deal Size): میزان میانگین ارزش ریالی هر معامله یا قرارداد نهایی شده.

KPI در منابع انسانی 

یکی از مهم‌ترین انواع kpi در سازمان‌های بالغ، مربوط به واحد منابع انسانی است. در منابع انسانی، تمرکز شاخص های کلیدی عملکرد، بر رضایت، نگهداشت و بهره‌وری همکاران است. این شاخص‌ها به ایجاد محیط کاری بهتر و تصمیم‌گیری در مورد استخدام و توسعه همکاران کمک می‌کنند. انواع kpi مرتبط با این واحد عبارت است از:

  • نرخ ماندگاری همکاران (Employee Retention Rate): درصد همکارانی که طی یک دوره مشخص در سازمان باقی مانده‌اند.
  • بهره‌وری همکاران (Employee Productivity): سنجش میزان خروجی مفید همکاران نسبت به زمان یا منابع مصرفی.
  • نرخ ترک شغل (Turnover Rate): درصد همکارانی که در بازه زمانی مشخص از سازمان خارج شده‌اند. بالا بودن این شاخص ممکن است زنگ خطری برای منابع انسانی باشد.

KPI در مدیریت پروژه (نرخ تحویل به‌موقع، انحراف از بودجه)

در پروژه‌ها، KPIها برای ارزیابی زمان‌بندی، هزینه و کیفیت اجرای پروژه استفاده می‌شوند. شاخص‌های زیر از مهم‌ترین انواع kpi در مدیریت پروژه هستند:

  • نرخ تحویل به‌موقع (On-Time Delivery Rate): درصد پروژه‌هایی که در زمان مقرر تکمیل شده‌اند. این شاخص به توانایی برنامه‌ریزی و اجرای موثر اشاره دارد.
  • انحراف از بودجه (Budget Variance): اختلاف میان هزینه واقعی پروژه با بودجه پیش‌بینی‌شده. اگر این عدد مثبت یا منفی باشد، نشان‌دهنده خطا در برنامه‌ریزی مالی است.
  • نرخ تکمیل وظایف (Task Completion Rate): درصد وظایف تعیین‌شده که در بازه زمانی مشخص انجام شده‌اند.

 روش محاسبه KPI چگونه است؟

با وجود آنکه امروزه بسیاری از کسب‌وکارها به خوبی می‌دانند که  kpi چیست، اما نمی‌توانند به درستی از آن استفاده کنند. محاسبه KPI تنها به انتخاب یک عدد یا درصد خلاصه نمی‌شود. برای اینکه KPI واقعا کارآمد باشد، باید بر پایه هدف‌گذاری دقیق، داده‌های قابل اعتماد و تحلیل منظم بنا شود. در ادامه، مراحل اصلی طراحی و  روش محاسبه kpi به طور موثر را بررسی می‌کنیم:

 گام اول: هدف‌گذاری هوشمند (SMART)

پیش از انتخاب هر شاخصی، باید بدانید دقیقا چه چیزی را می‌خواهید بسنجید. این هدف باید ویژگی‌های مدل SMART را داشته باشد:

  • S (Specific): مشخص و دقیق باشد
  • M (Measurable): قابل اندازه‌گیری باشد
  • A (Achievable): دست‌یافتنی باشد
  • R (Relevant): مرتبط با اهداف کلان سازمان باشد
  • T (Time-bound): دارای بازه زمانی مشخص باشد

مثلا به‌جای گفتن «افزایش فروش»، هدف SMART این است: «افزایش ۲۰ درصدی فروش آنلاین تا پایان سه‌ماهه دوم سال».

 گام دوم: تعریف شاخص‌های قابل اندازه‌گیری

پس از مشخص شدن هدف، باید شاخص‌هایی تعریف کنید که بتوانند میزان پیشرفت به سوی آن هدف را عددی و قابل سنجش نشان دهند. این به شما کمک می‌کند در مسیر یادگیری  روش محاسبه kpi، بتوانید به درستی عمل کنید. این شاخص‌ها باید:

  • مستقیم به هدف اصلی مرتبط باشند
  • قابل محاسبه با داده‌های واقعی باشند
  • در طول زمان قابل پیگیری و مقایسه باشند

مثال: اگر هدف شما افزایش تعامل در شبکه‌های اجتماعی است، KPI مناسب می‌تواند «تعداد لایک و کامنت در هر پست» یا «نرخ رشد دنبال‌کننده‌ها در ماه» باشد.

نحوه محاسبه kpi

H3: گام سوم: جمع‌آوری داده و تحلیل ادواری

پس از تعریف KPI، باید داده‌های مرتبط را به‌صورت منظم جمع‌آوری و تحلیل کنید. برخی نکات کلیدی در این مرحله عبارت است از:

  • تعیین منبع دقیق داده (مثلا گوگل آنالیتیکس، CRM، فرم فروش و…)
  • ثبت منظم اطلاعات و ایجاد تاریخچه
  • بررسی ادواری نتایج (هفتگی، ماهانه یا فصلی)
  • مقایسه با هدف از پیش تعیین‌شده و تحلیل انحراف‌ها
    این تحلیل کمک می‌کند بفهمید آیا عملکردتان در مسیر هدف است یا نیاز به اصلاح دارد.

ابزارهای کمکی (مانند Google Sheets، داشبوردهای BI و…)

در روش محاسبه kpi، استفاده از ابزارهای دیجیتال بسیار مفید است. این ابزارها امکان ثبت، تحلیل، تجسم و به‌روزرسانی مداوم شاخص‌ها را فراهم می‌کنند:

  • Google Sheets یا Excel: مناسب برای ثبت دستی داده‌ها و ساخت نمودارهای پایه
  • Google Data Studio: ایجاد داشبوردهای بصری قابل اتصال به منابع داده مختلف
  • Power BI / Tableau: ابزارهای پیشرفته تحلیل داده و هوش تجاری (Business Intelligence)
  • CRM ها و ابزارهای بازاریابی (مثل HubSpot یا Salesforce): ارائه KPIهای آماده در حوزه فروش و بازاریابی


استفاده از این ابزارها نه‌تنها دقت تحلیل را بالا می‌برد، بلکه پیگیری KPI را برای کل تیم مدیریتی و اعضای سازمان، آسان‌تر می‌کند. 

چند نمونه KPI واقعی در کسب‌وکارهای مختلف

فهمیدن آنکه kpi چیست، بدون دیدن نمونه‌های واقعی ممکن است دشوار باشد. برای اینکه بتوانید KPI مناسب برای کسب‌وکار خود را طراحی کنید، بهتر است ابتدا با شاخص‌هایی که دیگران در حوزه‌های مشابه استفاده می‌کنند آشنا شوید. در جدول زیر، مجموعه‌ای از رایج‌ترین شاخص‌ های کلیدی عملکرد در بخش‌های مختلف سازمان مانند بازاریابی، فروش، پشتیبانی مشتری، منابع انسانی و مدیریت پروژه آمده است. این شاخص‌ها می‌توانند الهام‌بخش شما در تعریف KPIهای دقیق و قابل‌اجرا باشند.

تعریف و کاربرد عملیاتینام KPIحوزه کاری
درصد بازدید کنندگانی که به مشتری واقعی تبدیل شده‌اند؛ نشان می‌دهد تلاش‌های بازاریابی چقدر موثر بوده‌اند.نرخ تبدیل (Conversion Rate)بازاریابی
میانگین هزینه‌ای که برای جذب هر مشتری جدید صرف می‌شود؛ هرچه کمتر باشد، بازدهی بالاتر است.هزینه جذب مشتری (CAC)بازاریابی
درصد کاربرانی که روی لینک یا تبلیغ کلیک کرده‌اند؛ برای تحلیل اثربخشی تبلیغات دیجیتال.نرخ کلیک (CTR)بازاریابی
درصدی از بازدیدکنندگان که بدون تعامل از سایت خارج شده‌اند؛ نشان‌دهنده کیفیت صفحه فرود یا تجربه کاربری.نرخ بازگشت (Bounce Rate)بازاریابی
نشان‌دهنده موفقیت در جذب مخاطب در شبکه‌های اجتماعی.نرخ رشد دنبال‌کننده‌ها (Follower Growth Rate)بازاریابی
تعداد مشتریان بالقوه‌ای که وارد فرایند فروش شده‌اند.تعداد سرنخ جدید (New Leads)فروش
درصد سرنخ‌هایی که منجر به فروش نهایی شده‌اند.نرخ بستن فروش (Close Rate)فروش
میانگین ارزش ریالی هر فروش موفق؛ برای برآورد درآمد موثر است.میانگین ارزش سفارش (Average Deal Size)فروش
مدت‌زمان متوسط از شناسایی سرنخ تا بستن قرارداد.طول چرخه فروش (Sales Cycle Length)فروش
درصد مشتریانی که پس از خرید اول، به خرید مجدد بازمی‌گردند.نرخ حفظ مشتری (Customer Retention Rate)فروش
مدت‌زمان متوسط برای پاسخ اولیه به درخواست مشتری؛ سرعت پاسخ‌گویی را نشان می‌دهد.میانگین زمان پاسخ اولیه (First Response Time)پشتیبانی مشتری
درصدی از مشتریان که رضایت خود را از خدمات اعلام کرده‌اند.نرخ رضایت مشتری (CSAT)پشتیبانی مشتری
درصد درخواست‌هایی که در اولین ارتباط حل شده‌اند؛ کیفیت خدمات پشتیبانی را نشان می‌دهد.نرخ حل در اولین تماس (First Call Resolution)پشتیبانی مشتری
درصد مواردی که مشتری برای یک مشکل مشابه چند بار تماس گرفته است؛ بالا بودن آن نشانه ضعف در حل ریشه‌ای مشکلات است.نرخ تکرار مشکل (Repeat Issue Rate)پشتیبانی مشتری
درصدی از کارکنان که در طول بازه زمانی مشخص در سازمان باقی مانده‌اند.نرخ ماندگاری کارکنان (Employee Retention Rate)منابع انسانی
درصد کارکنانی که در یک دوره مشخص سازمان را ترک کرده‌اند.نرخ ترک شغل (Turnover Rate)منابع انسانی
نسبت خروجی مفید به زمان یا منابع صرف‌شده توسط کارمند؛ نشان‌دهنده بازدهی عملکرد است.بهره‌وری فردی (Employee Productivity)منابع انسانی
درصد استخدام‌هایی که منجر به ماندگاری بلندمدت یا عملکرد موفق شده‌اند.نرخ جذب موفق (Successful Hiring Rate)منابع انسانی
درصد پروژه‌هایی که طبق زمان‌بندی مقرر به پایان رسیده‌اند.نرخ تحویل به‌موقع (On-Time Delivery Rate)مدیریت پروژه
میزان اختلاف بین هزینه واقعی و بودجه پیش‌بینی‌شده برای پروژه.انحراف از بودجه (Budget Variance)مدیریت پروژه
نسبت تکمیل پروژه بر اساس برنامه‌ریزی اولیه.درصد پیشرفت پروژه (Project Progress %)مدیریت پروژه
درصد تغییرات اعمال‌شده در محدوده پروژه؛ بالا بودن آن می‌تواند نشان‌دهنده ضعف در برنامه‌ریزی اولیه باشد.نرخ تغییر دامنه (Scope Change Rate)مدیریت پروژه

اشتباهات رایج در تعریف و استفاده از KPI

هرچند شاخص کلیدی عملکرد، ابزار قدرتمندی برای سنجش عملکرد و تصمیم‌گیری بهتر در کسب‌وکار است، اما در صورتی که به‌درستی تعریف یا اجرا نشود، می‌تواند باعث سردرگمی، اتلاف منابع و حتی جهت‌گیری اشتباه سازمان شود. بسیاری از مدیران و تیم‌ها در زمان طراحی یا پیاده‌سازی KPI، دچار اشتباهات رایجی می‌شوند که در ادامه به سه مورد مهم از آنها اشاره می‌کنیم:

  •  تعریف KPIهای زیاد و بی‌ربط

یکی از بزرگ‌ترین اشتباهات، تعیین شاخص های کلیدی عملکرد متعدد است که بسیاری از آنها ارتباط مستقیم با اهداف استراتژیک سازمان ندارند. این رویکرد نه‌تنها تمرکز تیم را از بین می‌برد، بلکه باعث می‌شود منابع به شاخص‌هایی اختصاص یابند که تاثیر واقعی بر موفقیت سازمان ندارند.

  •  انتخاب شاخص‌های بدون قابلیت پیگیری

گاهی KPIهایی تعریف می‌شوند که یا قابل اندازه‌گیری نیستند یا داده‌های لازم برای پیگیری آنها در دسترس نیست. در چنین شرایطی، این شاخص‌ها عملاً بی‌فایده می‌شوند و تنها در ظاهر بخشی از گزارشات هستند. لازم است در تعریف شاخص‌های کلیدی عملکرد به نوعی حرکت کنید که فرمول های kpi به شما برای اندازه‌گیری آن کمک کنند. 

عدم بازبینی دوره‌ای و بی‌اثر شدن KPI

شاخص‌ های کلیدی عملکرد، نباید ابزاری یک‌بار مصرف باشند. عدم بازبینی منظم باعث می‌شود که شاخص‌ها به مرور زمان با اهداف و شرایط جدید کسب‌وکار ناسازگار شوند. در نتیجه، تیم‌ها همچنان در حال رصد شاخص‌هایی هستند که دیگر معنای قبلی خود را ندارند.

فرمول های kpi

چطور KPI‌ را برای تیم یا کسب‌وکار خود تعریف کنیم؟

تعریف آنکه kpi چیست، چیزی فراتر از انتخاب یک عدد یا درصد ساده است. KPI زمانی معنا پیدا می‌کند که با اهداف واقعی، منابع موجود و ظرفیت اجرایی سازمان هماهنگ باشد. برای رسیدن به شاخص های کلیدی عملکرد کاربردی و قابل پیاده‌سازی، باید یک مسیر منطقی طی شود. در ادامه به سه مرحله اصلی در تدوین KPI می‌پردازیم:

بررسی اهداف استراتژیک

نقطه شروع تعریف هر KPI، درک دقیق از اهداف کلان و استراتژیک سازمان است. اگر ندانید دقیقا دنبال چه چیزی هستید، هیچ شاخصی نمی‌تواند کمک‌کننده باشد.

 برای این مرحله لازم است اقدامات زیر را انجام دهید:

  • اهداف کسب‌وکار را برای یک بازه زمانی مشخص (مثلا ۳ ماه یا ۱ سال) مشخص کنید.
  • اهداف را با مدل SMART بنویسید تا قابل سنجش و اجرا باشند.
  • از خود بپرسید: «آیا این KPI مستقیما به تحقق کدام هدف کمک می‌کند؟»

تطبیق KPI با منابع، تیم و مسیر رشد

طبق گفته qlik بسیاری از شاخص های کلیدی عملکرد روی کاغذ جذاب هستند، اما با ظرفیت اجرایی تیم یا منابع فعلی سازمان تطابق ندارند. یک KPI باید واقع‌گرایانه، قابل پیاده‌سازی و متناسب با مرحله رشد کسب‌وکار باشد. نکاتی که باید در نظر بگیرید:

  • آیا تیم شما توانایی تولید، رصد و تحلیل این KPI را دارد؟
  • آیا ابزار یا داده‌های مورد نیاز برای سنجش آن در اختیار دارید؟
  • آیا KPI شما متناسب با اولویت‌های فعلی شرکت تعریف شده است یا ایده‌آل‌گرایانه است؟

نمونه فریم‌ورک یا قالب آماده برای تدوین KPI

برای اینکه تعریف KPI ساختارمند تر و کاربردی‌تر شود، می‌توانید از یک فریم‌ورک ساده استفاده کنید. قالب زیر می‌تواند به شما کمک کند که با دانش کافی از آنکه kpi چیست، در  روش محاسبه kpi نیز به مشکل برخورد نکنید:

سوالنمونه پاسخ
هدف ما چیست؟افزایش فروش آنلاین در سه‌ماهه دوم سال
چه چیزی را باید بسنجیم؟تعداد فروش، نرخ تبدیل، ارزش میانگین سفارش
منبع داده چیست؟Google Analytics، سیستم فروش داخلی
هر چند وقت یک‌بار سنجش می‌کنیم؟ماهانه
چه کسی مسئول پیگیری است؟مدیر بازاریابی دیجیتال

تمام آنچه که به آن اشاره شد، در دپارتمان‌های مختلف کاربرد دارد. بسیاری از مواقع که قصد داریم از خدمات دیجیتال مارکتینگ برون‌سپاری شده استفاده کنیم، این سوال را می‌پرسیم که آیا سرویس‌دهنده مورد نظر می‌تواند به شاخص کلیدی عملکرد سازمان ما نیز پایبند باشد؟

در آژانس دیجیتال مارکتینگ لین، شما می‌توانید با تعریف شاخص های کلیدی عملکرد منطبق بر سازمان خود، خدمات دیجیتال مارکتینگ دریافت کنید. حتی به کمک لین، می‌توانید  روش محاسبه kpi برای سازمان خود را بسیار ساده‌تر کنید، چرا که ما اهداف تعیین شده شما را محقق خواهیم کرد. 

مطالب مرتبط

Related content

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

فهرست محتوا
میزان پیشترفت مطالعه
kpi چیست
عضویت در خبر نامه لین

برای اطلاع از جدید ترین مقالات ایمیل خود را وارد کنید

این فیلد برای هدف اعتبار سنجی است و باید بدون تغییر باقی بماند .