تحریریه لین

نویسنده

فهرست محتوا

تفاوت KPI و OKR چیست؟ راهنمای انتخاب، کاربرد و ترکیب در کسب‌وکارها

برای دانستن تفاوت kpi و okr، همیشه لازم است اول تعریف هر یک را بدانید. OKR ها و KPI ها دو رویکرد متفاوت برای سنجش عملکرد یک شرکت هستند. OKR یک چارچوب تعیین هدف است که در دهه ۱۹۷۰ معرفی شد و شامل یک هدف (Objective) و مجموعه‌ای از معیارها (Key Results) است که پیشرفت در رسیدن به آن هدف را پیگیری می‌کنند. KPIها مجموعه‌ای از شاخص‌های عملکرد کسب‌وکار هستند که نشان می‌دهند یک سازمان تا چه اندازه خوب عمل می‌کند. اما دقیقا چه تفاوتی میان آنها وجود دارد؟اگر در این مورد شک دارید که آیا به هر دوی آنها نیاز دارید یا نه، ما اینجاییم تا  تفاوت kpi و okr را شفاف کنیم.

تفاوت KPI و OKR چیست؟

هر سازمانی ابتکاراتی دارد که به رشد، تحول و دستیابی به تعالی عملیاتی آن کمک می‌کنند. این ابتکارات برای موفقیت بلندمدت حیاتی هستند، اما اغلب در میان فعالیت‌های روزمره گم می‌شوند.

بیشتر سازمان‌ها با KPIها یا شاخص‌های کلیدی عملکرد آشنا هستند، روشی که به کمک اندازه‌گیری‌های دوره‌ای نشان می‌دهند سازمان تا چه اندازه خوب عمل می‌کند.
KPIها ارزیابی کلی‌ای از سلامت سازمان ارائه می‌دهند و بر معیارهای مهمی مانند درآمد، تعداد محصولات تولیدشده، رضایت مشتریان و … تاکید دارند.
اما به عنوان معیارهای مستقل، این معیارها، هدف، مسیر یا پیشرفت به سمت یک هدف را نشان نمی‌دهند.

 تفاوت بین okr و kpi

KPIها معمولا وضعیت پایدار («steady-state») را زیر نظر دارند، در حالی که OKRها نتایج را توصیف می‌کنند، یعنی پیامدهای اقدام‌های ما بر KPIها. این اصلی‌ترین  تفاوت بین okr و kpi است. 

OKRها هدفی راهبردی‌تر از KPIها دارند؛ چرا که نتایج را به ماموریت سازمان پیوند می‌زنند. از سویی، استفاده از OKR در یک سازمان، می‌تواند تیم‌ها را ترغیب کند برای اهدافی بالاتر از اهداف تعیین شده در یک KPI معمول، تلاش کنند.

ما دوست داریم بگوییم OKRها «KPIهایی با روح» هستند، چرا که به شاخص‌ها جهت و معنا می‌دهند.
OKRها اغلب حس مالکیت ایجاد می‌کنند و این خود موجب دستیابی به تعالی عملیاتی می‌شود.
بیان ساده‌تر  تفاوت kpi و okr به این صورت است که، یک KPI به شما می‌گوید اکنون در چه وضعیتی هستید و یک OKR به شما می‌گوید چرا مهم است که «تا این اندازه و با این سرعت» پیش بروید. این یعنی KPI برای سنجش عملکرد و  OKR برای تعیین و هدایت هدف مورد استفاده قرار می‌گیرد. 

تعریف KPI؛ شاخص کلیدی عملکرد چیست؟

پاسخ به سوال kpi چیست ساده است. شاخص کلیدی عملکرد (KPI) معیاری عددی برای سنجش سلامت فعلی عملکرد یک سازمان است.

KPIها به‌طور گسترده‌ای برای ارزیابی عملکرد پروژه‌ها، محصولات و حتی همکاران به کار می‌روند. این شاخص‌ها معمولا به‌عنوان معیارهای پس‌نگر (Lagging Indicators) شناخته می‌شوند، چرا که تصویری از عملکرد گذشته کسب‌وکار در یک بازه زمانی مشخص ارائه می‌دهند.

رویکرد اصلی: تمرکز روی داده و خروجی قابل اندازه‌گیری

KPIها روی داده‌های مشخص و قابل اندازه‌گیری تمرکز دارند. به‌جای تکیه بر برداشت‌های ذهنی یا اهداف کیفی، KPI به شما عدد و آمار می‌دهد تا بتوانید بفهمید عملکرد کسب‌وکار یا تیم تا چه حد موفق بوده است. با این حال، آنها به‌تنهایی جهت یا زمینه‌ای برای اقدامات آینده ارائه نمی‌دهند.

 هدف KPI: ارزیابی موفقیت در یک فرآیند یا پروژه

هدف اصلی KPIها، ارزیابی میزان موفقیت یا ناکامی در یک فرایند، پروژه یا حتی نقش سازمانی است.

این شاخص‌ها به رهبران کمک می‌کنند تا بر اساس واقعیت‌های موجود تصمیم‌گیری کنند و اولویت‌های خود را بازنگری کنند. 

مثال‌هایی از KPI:

برای درک بهتر KPIها، به چند مثال رایج توجه کنید:

  • نرخ تبدیل (Conversion Rate): درصد بازدیدکنندگانی که به مشتری تبدیل شده‌اند.
  • تعداد لید (Leads Generated): تعداد سرنخ‌های فروش تولیدشده در یک بازه زمانی.
  • درصد تحقق فروش (Sales Target Achievement): درصدی از هدف فروش که تحقق یافته است.
 تفاوت okr و kpi چیست

 تعریف OKR؛ اهداف و نتایج کلیدی چیست؟

برای درک بهتر تفاوت kpi و okr، لازم است بدانید okr چیست . OKR مخفف «Objectives and Key Results» (اهداف و نتایج کلیدی) است، به معنی چارچوبی برای هدف‌گذاری که به سازمان‌ها کمک می‌کند تا استراتژی را با اجرا تلفیق کنند و تمام اعضای تیم را دور اهداف مشترک هم‌راستا کنند.
OKRها معمولا در سطح سازمان یا تیم به کار می‌روند و تمرکزشان بر ایجاد هم‌سویی و وضوح در مسیر حرکت است.

در حالی که KPIها فقط عملکرد را اندازه‌گیری می‌کنند، OKRها زمینه، جهت و هدف را مشخص می‌کنند.
در OKR، «هدف» (Objective) نشان می‌دهد که قصد دارید به چه چیزی دست پیدا کنید و «نتایج کلیدی» (Key Results) تعیین می‌کنند که از کجا بفهمیم در مسیر دستیابی به آن هدف هستیم. برخلاف KPIها که گذشته‌نگرند، OKRها معمولا آینده‌نگر و مرتبط با وضعیت مطلوب یا تاثیر موردنظر در آینده هستند.

رویکرد اصلی: متمرکز روی هدف‌گذاری چالش‌برانگیز و الهام‌بخش

OKRها تیم‌ها را به سمت اهدافی سوق می‌دهند که بلندپروازانه، الهام‌بخش و حتی گاهی فراتر از توان فعلی به نظر می‌رسند. این اهداف نه‌تنها تیم را به چالش می‌کشند، بلکه انگیزه ایجاد می‌کنند و فضای نوآوری را نیز تقویت می‌کنند. همانطور که می‌بینید، با کسب اطلاعات بیشتر است که می‌توانید تشخیص دهید okr بهتر است یا kpi. 

هدف okr: جهت‌دهی تیم و پیگیری پیشرفت هدفمند

کارکرد اصلی OKR ایجاد تمرکز و جهت‌دهی برای تیم‌هاست.

با تعریف نتایج کلیدی مشخص، اعضای تیم می‌توانند در هر مرحله ارزیابی کنند که چقدر به هدف نزدیک شده‌اند و چه اقداماتی برای تحقق آن باقی مانده است. این چارچوب از سردرگمی جلوگیری کرده و امکان بازبینی مستمر را فراهم می‌کند.

مثال‌ برای OKR:

به عنوان نمونه:
هدف (Objective): دستیابی به رشد X درصدی فروش در طی ۳ ماه آینده
نتایج کلیدی (Key Results):

  1. جذب ۲۰۰ مشتری جدید از طریق بازاریابی دیجیتال
  2. افزایش نرخ تبدیل بازدید به خرید از ۲٪ به ۴٪
  3. راه‌اندازی یک کمپین تبلیغاتی با نرخ بازگشت سرمایه مثبت در ۴۵ روز

تمامی این نتایج، می‌توانند به کمک دریافت خدمات دیجیتال مارکتینگ نیز اتفاق بیفتند. این که KRها را در سازمان خود رقم می‌زنید یا برون‌سپاری می‌کنید، تماما به نوع سازمان شما بستگی دارد. 

ادغام okr و kpi

 تفاوت‌های اصلی KPI و OKR 

حال اگر بخواهید در یک نگاه پاسخ به سوال تفاوت okr و kpi چیست را بگیرید، جدول زیر می‌تواند کمک کننده باشد. 

فاکتورKPI (شاخص کلیدی عملکرد)OKR (اهداف و نتایج کلیدی)
نوع استفادهارزیابی عملکردهدف‌گذاری و جهت‌دهی
خروجیعددی، سنجش دقیقترکیبی از کیفی و کمی
بازه زمانیپیوسته و دائمیبلندمدت و فصلی
انعطاف‌پذیریکمزیاد
مکانیزم بازبینیگزارش‌محورمرورهای دوره‌ای و مشارکتی

OKR بهتر است یا KPI؟ کدام‌یک را انتخاب کنیم؟

در مسیر برنامه‌ریزی و مدیریت عملکرد، این سؤال که «okr بهتر است یا kpi؟» یکی از رایج‌ترین دغدغه‌های تیم‌ها و مدیران است. پاسخ کوتاه این است: بستگی دارد به این‌که در چه مرحله‌ای هستید، چه هدفی دارید و تیم شما چگونه کار می‌کند. در ادامه، بررسی می‌کنیم هر کدام در چه شرایطی کاربرد بیشتری دارند:

KPI برای تیم‌هایی که داده‌محور و به بهینه‌سازی می‌پردازند

اگر تمرکز اصلی تیم شما بر بررسی نتایج جاری و بهینه‌سازی کارهای فعلی است، KPI انتخاب کاربردی‌تری خواهد بود.

KPIها به شما کمک می‌کنند متوجه شوید در حال حاضر چقدر خوب عمل می‌کنید، کجا افت کرده‌اید و در کدام بخش باید عملکردتان را بهبود دهید. تیم‌های عملیات، فروش، پشتیبانی و مالی اغلب با KPIها پیش می‌روند، چون به معیارهای مشخص و تکرارشونده برای کنترل کیفیت نیاز دارند.

OKR برای تیم‌هایی که در حال رشد، تحول یا نوآوری هستند

OKR بیشتر مناسب تیم‌هایی است که در مسیر توسعه، نوآوری یا تغییرات استراتژیک قرار دارند. اگر به‌دنبال دستیابی به اهداف تازه و الهام‌بخش هستید که شاید هنوز مسیر مشخصی برایشان نداشته باشید، OKR به شما کمک می‌کند چشم‌انداز بسازید و قدم‌به‌قدم آن را به واقعیت تبدیل کنید.

تیم‌های محصول، استراتژی، مارکتینگ و استارتاپ‌ها معمولا از OKR برای هماهنگی و تمرکز استفاده می‌کنند.

 سازمان‌های چابک معمولاً از ترکیب هر دو استفاده می‌کنند

در عمل، اغلب سازمان‌های موفق و چابک به این نتیجه رسیده‌اند که به‌جای انتخاب یکی، ادغام okr و kpi کاربردی‌تر است. KPIها وضعیت فعلی را نشان می‌دهند، در حالی که OKRها مشخص می‌کنند آینده مطلوب چه شکلی است.
مثلاً یک KPI می‌گوید «نرخ تبدیل فعلی چقدر است»، اما یک OKR می‌گوید «چطور این نرخ را طی ۳ ماه آینده به X درصد برسانیم». ترکیب این دو دیدگاهی کامل‌تر، منعطف‌تر و اثربخش‌تر از عملکرد و مسیر رشد به شما می‌دهد.

 آیا می‌توان KPI و OKR را با هم ادغام کرد؟

بله، می‌توانید هم‌زمان از KPI و OKR استفاده کنید. با وجود تفاوت kpi و okr در اصول بنیادی، سازمان‌های بالغ معمولا از ادغام okr و kpi بهره‌مند می‌شوند. این دو ابزار در کنار هم، هم جهت حرکت را مشخص می‌کنند و هم نتایج را به‌طور دقیق می‌سنجند. OKR به تیم‌ها کمک می‌کند اهدافی روشن، الهام‌بخش و آینده‌نگر داشته باشند و KPIها معیارهایی هستند که نشان می‌دهند در مسیر دستیابی به آن اهداف، عملکرد چگونه بوده است.

تعریف OKR برای جهت‌گیری، KPI برای سنجش نتایج

OKRها چارچوبی هستند برای تعیین «چه چیزی» مهم است و «چرا» باید روی آن تمرکز شود. آنها به تیم‌ها جهت می‌دهند، انگیزه ایجاد می‌کنند و کمک می‌کنند اهداف بزرگی را دنبال کنند. در مقابل، KPIها ابزارهایی برای سنجش «چگونگی عملکرد» هستند. آنها خروجی‌های عددی می‌دهند و نشان می‌دهند که آیا تلاش‌ها موثر بوده‌اند یا خیر. در واقع OKR چشم‌انداز را ترسیم می‌کند و KPI میزان پیشرفت را اندازه‌گیری می‌کند.

مثال ترکیبی برای تیم بازاریابی یا فروش

فرض کنید هدف یک تیم بازاریابی این است که «آگاهی از برند را در سه ماه آینده به‌طور قابل توجهی افزایش دهد» (Objective).
نتایج کلیدی این هدف می‌توانند شامل موارد زیر باشند:

  • افزایش ترافیک سایت به ۵۰ هزار بازدید در ماه
  • رشد ۳۰ درصدی دنبال‌کنندگان در شبکه‌های اجتماعی
  • دستیابی به نرخ تعامل ۵٪ در کمپین‌های ایمیلی
    هر یک از این نتایج کلیدی، خود می‌توانند به‌عنوان KPIهای جداگانه بررسی شوند. این یعنی شما هم هدف را دارید (OKR) و هم ابزار سنجش پیشرفت به‌سوی آن هدف را (KPI). البته فراموش نکنید که برای برنامه‌ریزی OKR و KPI در دپارتمان دیجیتال مارکتینگ، لازم است به خوبی بدانید دیجیتال مارکتینگ چیست تا بتوانید در مسیر درستی حرکت کنید. 

مزایا: وضوح مسیر + سنجش خروجی

ادغام OKR و KPI باعث می‌شود تیم‌ها هم مسیر روشنی برای حرکت داشته باشند، هم بتوانند نتایج را به‌صورت کمی و واقعی ارزیابی کنند.

OKR الهام‌بخش است و جهت می‌دهد، در حالی که KPI کمک می‌کند ببینیم آیا در مسیر درستی حرکت می‌کنیم یا نیاز به اصلاح داریم. این ترکیب، تعادل خوبی میان چرا و چطور ایجاد می‌کند و بهره‌وری تیم‌ها را افزایش می‌دهد.

چطور OKR و KPI را به‌درستی در یک سازمان پیاده کنیم؟

با توجه به تفاوت بین okr و kpi، لازم است در زمان ادغام آنها با دقت عمل کنیم. استفاده هم‌زمان از OKR و KPI زمانی موثر است که هر کدام در جایگاه مناسب خود به‌کار گرفته شوند. در ادامه، به سه گام کلیدی برای پیاده‌سازی صحیح این ترکیب پرداخته‌ایم: 

 تعیین اهداف استراتژیک در قالب OKR

ابتدا باید اهدافی تعریف شوند که با مسیر کلی سازمان هم‌راستا بوده و از اهمیت راهبردی برخوردار باشند. برای هر هدف، نتایج کلیدی مشخص می‌شوند که نشان می‌دهند پیشرفت به چه صورت سنجیده خواهد شد.

استخراج شاخص‌های سنجش (KPI) از نتایج کلیدی

نخست باید اهدافی تعریف شوند که با مسیر کلی سازمان هم‌راستا بوده و از اهمیت راهبردی برخوردار باشند. برای هر هدف، نتایج کلیدی مشخص می‌شوند که نشان می‌دهند پیشرفت به چه صورت سنجیده خواهد شد.

 طراحی داشبورد عملکرد ترکیبی

برای مدیریت و ارزیابی دقیق، لازم است داشبوردی طراحی شود که در آن اهداف کلان و شاخص‌های عملکرد در کنار یکدیگر نمایش داده شوند. این ترکیب، امکان رصد هم‌زمان جهت‌گیری کلی و وضعیت واقعی عملکرد وجود خواهد داشت.

اشتباهات رایج در درک یا پیاده‌سازی OKR و KPI

اشتباهات رایج در درک یا پیاده‌سازی OKR و KPI

اگرچه OKR و KPI ابزارهای قدرتمندی برای مدیریت عملکرد و رشد سازمان هستند، اما در عمل، بسیاری از تیم‌ها در درک صحیح یا اجرای درست آنها دچار خطا می‌شوند. در ادامه به سه اشتباه رایج اشاره می‌کنیم که می‌تواند اثربخشی این ابزارها را کاهش دهد:

 استفاده اشتباه از KPI به‌جای OKR

یکی از خطاهای رایج، استفاده از KPI به‌عنوان یک هدف مستقل است. باید توجه داشت که KPI صرفا یک شاخص اندازه‌گیری است، نه هدف نهایی. وقتی یک عدد به‌تنهایی هدف‌گذاری می‌شود (مثلا «رسیدن به ۵۰ هزار بازدید در ماه») بدون آنکه در قالب یک هدف کلی و دارای زمینه قرار گیرد، تمرکز تیم تنها روی عدد باقی می‌ماند، نه بهبود واقعی عملکرد. در حالی که OKR ساختاری هدف‌محور دارد و مسیر را نیز مشخص می‌کند.

 تبدیل OKR به چک‌لیست فعالیت‌ها (به‌جای نتایج)

طبق گفته businessmap برخی تیم‌ها به‌اشتباه OKR را به فهرستی از اقدامات روزمره تبدیل می‌کنند، در حالی که نتایج کلیدی باید به خروجی قابل‌اندازه‌گیری منجر شوند، نه صرفا فعالیت. برای مثال، به‌جای «برگزاری ۱۰ جلسه با مشتریان»، بهتر است نتیجه‌ای مانند «افزایش نرخ رضایت مشتری به ۸۵٪» تعریف شود. تمرکز بر فعالیت به‌جای نتیجه، ارزش OKR را کاهش می‌دهد و مسیر یادگیری و بهبود را مسدود می‌کند.

تعریف KPI بدون هدف یا استراتژی واضح”

یکی دیگر از اشتباهات، تعیین KPI فقط به این دلیل است که «چیزی باید سنجیده شود»، بدون آنکه مشخص باشد این شاخص با کدام هدف، پروژه یا استراتژی در ارتباط است. این رویکرد باعث تولید داده‌های بی‌هدف می‌شود که نه‌تنها به تصمیم‌گیری کمک نمی‌کنند، بلکه گاهی باعث سردرگمی و تحلیل‌های نادرست نیز می‌شوند. KPI زمانی معنا پیدا می‌کند که در چارچوب یک هدف مشخص تعریف شده باشد.

OKR و KPI هر دو ابزارهای حیاتی برای هدایت عملکرد، تمرکز تیمی و رشد پایدار در سازمان‌ها هستند. اما بهره‌برداری درست از آنها نیازمند درک تفاوت‌ها، اجتناب از اشتباهات رایج و ایجاد ساختاری منسجم و هدف‌مند است. تعریف دقیق اهداف (OKR)، استخراج شاخص‌های واقعی (KPI) و ترکیب این دو در یک سیستم مدیریتی هوشمند می‌تواند مسیر موفقیت سازمان را شفاف‌تر و قابل اندازه‌گیری‌تر کند.

در همین مسیر، آژانس دیجیتال مارکتینگ لین می‌تواند همراهی مطمئن برای کسب‌وکارهایی باشد که به دنبال پیاده‌سازی اصولی OKR و KPI در کنار اجرای کمپین‌های موثر بازاریابی هستند. تیم متخصص لین با درک عمیق از استراتژی، داده و عملکرد، به شما کمک می‌کند تا نه‌تنها شاخص‌ها را درست تعریف کنید، بلکه آنها را در راستای اهداف واقعی کسب‌وکار به‌کار بگیرید.

مطالب مرتبط

Related content

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

فهرست محتوا
میزان پیشترفت مطالعه
تفاوت kpi و okr
عضویت در خبر نامه لین

برای اطلاع از جدید ترین مقالات ایمیل خود را وارد کنید

این فیلد برای هدف اعتبار سنجی است و باید بدون تغییر باقی بماند .